آموزشهای مدیریتی ضمن خدمت، مربیگری برای توسعه مهارتهای رهبری و دورههایی جامع مانند MBA تنها چند نمونه از این ابزارها است که در دانشگاهها و موسسات توسعهای ایجاد شده است. در این میان شاید تبلیغ دورههای MBA و DBA در ایران بیش از سایر موارد به چشم بخورد. از آنجایی که تمایز و تباین این دو دوره برای جامعه به خوبی تشریح نشده است و گاهی حتی از طرف ارائهدهندگان این دورهها به خوبی درک نشده، علاقهمندان به تحصیلات مدیریتی، اغلب در برخورد با این دو واژه ابهام دارند و نمیتوانند به درستی تصمیم بگیرند آیا اساسا مخاطب این دورهها هستند یا نه و اگر بله، کدام یک از این دو دوره مناسب ایشان است.
در این یادداشت قصد داریم تفاوت این دو رشته را برای شناخت بیشتر علاقهمندان به زبانی ساده بازگو کنیم. هدف از دوره MBA (یا دوره عالی اداره کسبوکار) به عنوان تحصیلات دانشگاهی، آماده کردن افراد برای مدیریت و انجام کسبوکار در دنیای واقعی است. مخاطبان دوره MBA که معمولا افرادی با پیشینه تحصیلی غیرمرتبط با مدیریتند (مثلا مهندسی، هنر یا پزشکی)، وارد این دورهها میشوند تا با دانش و چالشهای محیط کسبوکار به صورتی منظم و نسبتا جامع آشنا شوند و به بینشی صحیح درباره کسبوکار دست یابند. هدف اصلی این دورهها، کسب آمادگی لازم برای کارآفرینی یا مدیریت در مقام عمل است. در این دورهها، گزیدهای از مهمترین و فراگیرترین دانشهای بهدستآمده در حوزه مدیریت و کسبوکار در زمینههای مختلف ارائه میشود:
• «سازماندهی کسبوکار» به این معنی که چگونه فعالیتهای سازمان دستهبندی و طراحی میشوند.
• «رفتار سازمانی» به این معنی که انسان در محیط سازمانی چه رفتارهایی از خود بروز میدهد و علت بروز این رفتارها چیست و چگونه میتوان محیط سازمانی را برای بروز رفتارهای موثر آماده کرد.
• «مدیریت منابع انسانی» به معنای این که چگونه کارکنان خود را تامین و اداره کنیم که هم کارکنانی شاد و سلامت داشته باشیم و هم به عملکرد سازمانی بالایی دست یابیم.
• «مدیریت عملیات» به معنای شناخت شیوههای مدیریت جنبههای عملیاتی سازمان.
• «حسابداری» به معنای شیوه منظم جمعآوری اطلاعات مالی و تنظیم گزارشهای مورد نیاز ذینفعان مختلف سازمان.
• «مدیریت مالی» به معنای نحوه تامین سرمایه و سرمایهگذاری به گونهای مولد.
• «بازاریابی» به معنای شناخت نیازهای مشتری و ارائه راهکارهایی برای رفع این نیازها و ورود به قلب و ذهن مشتری.
• «مدیریت استراتژیک» به معنای چگونگی تضمین موفقیت بلندمدت کسبوکار و سازمان.
دانشکدهها و مدارس مدیریت و کسبوکار ممکن است با توجه به توانایی و نوع مخاطبان خود، دروس تکمیلی و اختیاری متنوعی در حوزههای تخصصیتر ارائه دهند. بنابراین به طور خلاصه، MBA رشتهای است برای بالابردن دانش و بینش کسبوکار با هدف موفقیت در اجرا در دنیای واقعی. در مقابل، DBA (یا دکتری اداره کسبوکار) در اصل یک دوره دانشگاهی، برای یادگیری روش تحقیق در مسائل مدیریتی است. در این دوره خودِ «یادگیری» و پژوهش موضوع یادگیری است: «چگونه یادگرفتن و تحقیق را برای حل مسائل کسبوکار بیاموزیم؟»، یا به عبارتی دیگر «چگونه با یک موقعیت نامعین و از قبل حلنشده مواجه شویم و چگونه مساله را با روشی نظاممند حل کنیم؟» به این معنی، در دوره DBA تمرکز اصلی بر روش تحقیق در مدیریت برای حل مسائلی است که تاکنون در منابع علمی به صورتی شایسته و مکفی حل نشده است. اگر در دوره MBA مخاطب مصرفکننده دانش تولید شده براساس تجربه واقعی سازمانها توسط آکادمیسین بود، مخاطب دوره DBA میخواهد خود وارد دنیای مواجهه با موقعیتهای حلنشده برای حل مسائل سازمانی شود.
در واقع در دوره DBA میخواهیم وارد دنیای آکادمیک شویم و خود به پژوهش و تولید علم بپردازیم. در این دوره به دروسی مانند «آمار» به معنای روش منظم جمعآوری دادهها به منظور توصیف یا تبیین پدیدهها، «روش تحقیق» به معنای چگونگی جستوجوی نظاممند برای رسیدن به پاسخ نامعین یک پرسش واقعی در کسبوکار، «معرفتشناسی و فلسفه علم» به معنای درک چیستی دانش و چگونگی اطمینان از درستی روش به دست آمدن آن پرداخته میشود. از میان روشهای مختلف تحقیق، «اقدامپژوهی» یکی از محبوبترین روشهایی است که در DBA دنبال میشود. در اقدامپژوهی، یک مساله واقعی موضوع تحقیق میشود و تفکیکی میان تیم اجرا و تحقیق وجود ندارد؛ تحقیق تا یافتن پاسخی رضایتبخش ادامه مییابد. در دوره DBA، دانشکدههای مختلف براساس موضوع تحقیق، ممکن است اجازه دهند دروس مدیریتی و حتی غیرمدیریتی متنوعی گذرانده شود. به طور خلاصه، DBA رشتهای است برای کسب توانایی تحقیق در کسبوکار با هدف شکستن مرزهای دانش. کسانی وارد دوره DBA میشوند که میخواهند وارد دنیای آکادمیک شوند، درس بدهند، مشاوره بدهند و درباره مسائل واقعی کسبوکار تحقیق کنند.
به لحاظ تقدم و تاخر، در اکثر دانشگاههای دنیا دوره DBA بعد از گذراندن دوره MBA یا یک دوره مدیریتی دیگر در سطح کارشناسی ارشد و مدت قابل توجهی تجربه مدیریتی ارائه میشود. گرچه برخی دورههای DBA با پذیرش دانشجو، ممکن است از وی بخواهند در یک سال اول قبل از ورود به دوره DBA، دروس اصلی مدیریت را به عنوان پیشنیاز بگذرانند. از نظر مفهومی اما چون این دو دوره دنبال اهداف مشابهی نیستند، مقایسه آنها با پرسشِ «کدام بهتر است؟» بیمعنی است. اگر MBA به دنبال آماده کردن مدیران برای دنیای «اجرایی» است، DBA به دنبال آماده کردن مخاطب برای تحقیق و پژوهش و فعالیتهای «علمی» است.
بدون دیدگاه