وضعیت سرمایه‌گذاری در حوزه رمزارزها (به‌روزرسانی دسامبر 2020)
گاهی زندگی عادلانه نیست. در دهه 1960 که در حال رشد بودم، والدینم به من گفتند: «به حرف بزرگترهایت گوش کن. باید یاد بگیری که به خرد آنها احترام بگذاری. در این صورت وقتی بزرگ شوی افراد جوان‌تر به حرف تو گوش خواهند داد.» بنابراین، به حرف پدر و مادرم گوش دادم و در حالیکه برای بزرگ‌ترها احترام قائل بودم، بزرگ شدم. اما این تصور بر عکس شده است. امروزه افراد هم سن و سال من باید به خرد افرادی که جوان‌تر از ما هستند احترام بگذارند.
موفقیت اغلب به عمر نسبی ایده‌های شما بستگی دارد. امروزه افراد در هر سنی با مشکل مواجه هستند زیرا ایده‌های آنها نه تنها قدیمی، بلکه منسوخ شده‌اند.
شغل‌های سنتی یک نمونه از ایده‌های قدیمی است. شغل مفهومی با پیشینه چندصد ساله است که در طول انقلاب صنعتی ایجاد شده است. با وجود این که اکنون در عصر اطلاعات به سر می‌بریم، اما بسیاری از افراد در حال مطالعه و کار در جهت ایده سنتی داشتن شغلی امن هستند. امروزه افراد مشاغل خود را از دست نمی‌دهند، بلکه مشاغل آنها به کشورهای خارجی منتقل شده یا بطور کلی از بین می‌روند.
آلن بلایندر اقتصاددان و معاون سابق شورای حکام سیستم فدرال رزرو است. او می‌گوید: «فناوری اطلاعات انقلاب صنعتی جدیدی است که امکان ارائه خدمات از راه دور به صورت الکترونیکی را فراهم می‌کند. این انقلاب در یکی دو دهه آینده بیش از 40 میلیون شغل را در آمریکا در معرض خطر انتقال از این کشور قرار خواهد داد»
با وجود چنین آمار نگران‌کننده‌ای، مدارس ما هنوز به بچه‌ها برنامه‌ای برای پیدا کردن شغل ارائه می‌دهند. این که به افراد توصیه کنیم که به مدرسه و دانشگاه بروند تا برای شغل کارمندی آماده شوند رویکردی منسوخ شده است، درست مانند این که به جوانان توصیه کنیم کشاورز شوند یا در زمین کسی دیگر کار کنند. مردم باید آموزش ببینند تا سرمایه‌گذار و کارآفرین باشند، نه کارمند.
نظر من این است: در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است، هیچ چیز خطرناک‌تر از ایده‌ای نیست که زمان آن گذشته و منسوخ شده باشد. ببینید آمازون (Amazon.com) چگونه دنیای کتاب‌فروشی سنتی شرکت‌هایی مانند Borders و Barnes & Noble را تغییر داده، یا شرکت Zoom چگونه نحوه تجارت شرکت‌های غول‌پیکر را متحول کرده است.
فکر می‌کنید افرادی که برای کارفرمایان عصر صنعت کار می‌کنند 10 سال دیگر کجا خواهند بود؟
همانطور که گفتم مردم شغل خود را از دست نمی‌دهند، بلکه شغل‌ها و شرکت‌ها در حال از بین رفتن هستند. حوشحالم که به جای اینکه به حرف پدر فقیرم گوش دهم و کارمند شوم، به حرف پدر ثروتمندم گوش دادم و کارآفرین شدم. امروزه اکثر مردم می‌دانند که دانش موجود هر 18 ماه دو برابر می‌شود. آیا این بدان معنا است که ما نیز هر 18 ماه منسوخ می‌شویم؟ شاید اینگونه باشد. من شخصا احساس می‌کنم که باید به ایده‌های خود تاریخ انقضا اختصاص دهم و آنها را مرتبا به روزرسانی کنم.
بیشتر درآمد شرکت من از طریق وب بدست می‌آید، حتی اگر من از فناوری ترس داشته باشم. شرکت من به حیات خود ادامه می‌دهد زیرا من آموخته‌ام که به ایده‌های افراد کوچکتر از خودم احترام بگذارم و تشخیص دهم که چه زمانی خِرَد من منسوخ است.
در حالی که من در این سن سرمایه‌گذاری را به عنوان اقدامی در بازار سهام، املاک یا طلا تصور می‌کردم، اما واقعیت این است که سرمایه‌گذاری در رمزارزها شاید همان چیزی است که باید در آن آموزش دیده و شروع به شناخت آن کنیم.
برای رسیدن به این شناخت نیاز به یافتن یک معلم مناسب در این حوزه احساس می‌شود. جف وانگ یکی از معلمان من در این زمینه بود. آنچه جف را منحصر به فرد می‌کرد شناخت او از بیت‌کوین و ارزهای دیگر و نیز شناخت او از فناوری نهفته در بیت‌کوین بود.
جف وانگ
سال نو مبارک! چه سال فوق‌العاده و خصوصا ماه فوق‌العاده. با انبوهی از اخبار متنوع در مورد رمزارزها، شاهد بودیم که قیمت بیت‌کوین سقف تاریخی خود را شکسته و به 29 هزار دلار رسیده است.
تمرکز بحث‌ها از «ارز جهانی» به «تورم در برابر دلار» تغییر کرده است. توجه رسانه‌ها و صندوق‌ها و هیاهوی سرمایه‌گذاران خرد به نقطه اوج خود رسیده است. همه این نشانه‌ها بیانگر این است که ما نزدیک آخرین مرحله بازار گاوی (صعودی) هستیم و به «بررسی واقعیت» نیاز داریم.
می‌توان گفت که تا کنون هیچ‌گاه در مورد رمزارزها چنین دیدگاه صعودی نداشته‌ام. اگر خبرنامه‌ها را در ماه‌های گذشته خوانده باشید، متوجه می‌شوید که همه چیز مطابق انتظار پیش رفته است. با این حال، مشکل سرمایه‌گذاری این است که اکثر دارایی‌ها به ارزش آتی توجه می‌کنند و ایجاد یک مدل ارزیابی در مورد بیت‌کوین و سایر دارایی‌های رمزارزی تقریبا غیرممکن است.
قبل از ادامه بحث می‌خواهم بگویم که اگر چه بیت‌کوین با رشد 288 درصدی در سال گذشته تمام توجهات را به خود جلب کرده است، اما این نباید باعث شود که از اترویم (ETH) غافل شویم. اتریوم در این بازه زمانی حدودا 460 درصد رشد داشته و چند محرک دیگر در حوزه DeFi و مقیاس‌پذیری پیش رو دارد. به طور خلاصه، اگر بیت‌کوین بخرید، یعنی از سرمایه خود در برابر دلار محافظت می‌کنید و اگر اتریوم بخرید یعنی در یک فناوری بلاک‌چین سرمایه‌گذاری کرده‌اید که در حال پیدا کردن کاربردهای واقعی است. اکنون اجازه دهید به اخبار بپردازیم و ببینیم وضعیت فعلی حوزه رمزارزها چگونه است.
ماه گذشته اخبار خوب و بد مختلفی به گوش رسید که نقاط ضعف و قوت بازارها را نشان می‌دادند. اخبار خوب به شرح زیر بودند:
تصویب محرک 600 دلاری ایالات متحده و احتمال تصویب محرک 2000 دلاری (هر چند احتمال آن کم است).
سرانجام تزریق واکسن‌ها در برخی نقاط جهان شروع شده است (هر چند که سرعت آن کم است و زیرساخت‌های زنجیره تامین آن باید بهبود یابد).
شاخص دلار آمریکا به زیر 90 دلار رسید که برای دلار آمریکا خبر خوبی نیست آما باعث تقویت رمزارزها در برابر دلار می‌شود.
گزینه جذاب دیگری برای سرمایه‌گذاری وجود ندارد و بنابراین رمزارزها در حال جلب توجهات هستند. اکنون به بررسی برخی واقعیت‌های موجود می‌پردازیم:
با داغ شدن بازار رمزارزها، مقامات نظارتی در حال ورود به این حوزه هستند.
امسال بدون نظارت دقیق دولت ایالات متحده نمی‌توانید سود 100 درصدی کسب کنید. با این حال، فکر می‌کنم که اقداماتی برای جلوگیری از سرمایه‌گذاری توسط سرمایه‌گذاران ناآگاه در حوزه رمزارزها باید انجام شود. به عنوان مثال، هنوز هم مسائل اشتباه زیادی در فضای رمزارزها وجود دارد. هر روز کوین‌های (رمزارزهای) جدیدی لیست می‌شود و افراد ناآگاه با ورود به آنها پول زیادی از دست می‌دهند زیرا نمی‌دانند قرار است چه اتفاقی رخ دهد (به خصوص با وجود کلاهبرداری‌های زیاد در این حوزه).
برخی پروژه‌ها کلاهبرداری بوده یا هک می‌شوند و دارایی سرمایه‌گذاران را از بین می‌برند.
استراتژی پامپ و دامپ (افزایش و کاهش ناگهانی قیمت) بسیار گسترش یافته و افراد به امید اینکه دارایی‌های رمزارزی خود را در قیمت‌های بالا بفروشند اقدام به خرید آنها می‌کنند. ویدیو‌هایی دیده‌ام که در آن برخی افراد ادعا می‌کنند قیمت ریپل (XRP) به 1000 دلار خواهد رسید، اما مدل ارزیابی مناسب یا مبتنی بر واقعیت برای آن ارائه نمی‌دهند.
گروهی از افراد ایده‌های مشابهی را تکرار می‌کنند و با افزایش کاذب قیمت‌ها سود کرده و سپس از آن خارج می‌شوند.
نگرانی دولت‌ها فراتر از موارد فوق بوده و شامل مسائلی نظیر پول‌شویی، فرار مالیاتی، و تامین مالی جرایم و حتی تروریسم نیز می‌شود. هر کشوری در دنیا نگران این مساله است که رمزارزها کل نظام مالی‌اش را مختل کنند. به عنوان مثال، اگر مردم ارزهای محلی خود (مثلا دلار آمریکا) را به حوزه‌های امنی مانند بیت‌کوین منتقل کنند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ با کمتر شدن سرمایه‌گذاری‌ها، حوزه رمزارزها جایگاه بهتری کسب خواهند کرد.
با توجه به اینکه نرخ بهره و اوراق قرضه در پایین‌ترین سطح تاریخی خود قرار گرفت، حوزه املاک و مستغلات در 6 سال گذشته بیشترین رشد را داشت، و بازارهای سهام به بالاترین سطح تاریخی خود رسیدند. بنابراین در حال حاضر گزینه‌های چندانی برای سرمایه‌گذاری وجود ندارد.
دقیقا به همین دلیل است که رمزارزها توجه بسیاری را به خود جلب کرده‌اند. در حالی که برخی سرمایه‌گذاری‌ها سود 3 درصدی (بازده تاریخی اوراق قرضه) یا 9 درصدی (بازده تاریخی بورس S&P) داشته‌اند، برخی رمزارزها سود 300 درصدی به همراه داشته‌اند. این امر باعث می‌شود افراد و موسسات مالی بیشتری رمزارزها را به سبد سرمایه‌گذاری خود بیافزایند و شرکت‌های فین‌تک (فناوری مالی) دسترسی روزافزونی به رمزارزها ایجاد کنند.
موارد فوق و نیز ورود نهادهای نظارتی باعث رونق هر چه بیشتر حوزه رمزارزها خواهد شد. اگر چه اکنون بیت‌کوین در صدر اخبار است، اما به زودی شاهد خواهیم بود که پروژه‌های رمزارزی دیگری به طور مرتب در صدر اخبار قرار گیرند. (تصور کنید پروژه اتریوم 2 در صدر اخبار CNBC قرار گیرد).
رابرت کیوساکی
از نظر نسل من ایده بیت‌کوین و رمزارزها ایده ترسناکی است. برای ما منطقی نیست. ما از خود می‌پرسیم «چگونه می‌توان درآمد بادآورده داشت؟ پول دیجیتال چیست؟»
اما نفهمیدن یک چیز دلیل مناسبی برای نادیده گرفتن آن نیست، بلکه دلیلی برای کسب آموزش است. قرار نیست رمزارزها از بین بروند. قرار نیست فرصت‌های سرمایه‌گذاری از بین برود. جف برای من توضیح داد که جهان رمزارزها به تدریج در حال ادغام با بازار سهام است. رمزارزها در شرف دست‌یابی به این قابلیت هستند که مانند سهام معامله شوند. این به چه معناست؟
رمزارزها این قابلیت را خواهند داشت که با افزایش، کاهش یا حتی ثبات قیمت به سرمایه‌گذاران آگاه سود برسانند. در اینجا نیز آموزش مالی نکته اصلی است. در این شرایط، سرمایه‌گذار باید در مورد رمزارزها آموزش ببیند. به همین دلیل است که من با جف وند و سایر متخصصصان این حوزه صحبت می‌کنم.
بی‌توجهی به آینده کار پیرمردها است. وقت آن رسیده که نه تنها به فرصت‌های ایجاد شده توسط نسل جوان توجه کنیم، بلکه برای شناخت آنها وقت بگذاریم.
نوشته رابرت کیوساکی
مترجم دکتر محمدحسین اکبرزاده
بدون دیدگاه