جف بزوس ثروتمندترین فرد دنیا است و در راس یکی از موفق ترین شرکت های که تاکنون ایجاد شده است ، یعنی آمازون قرار دارد. اگر بگوییم بدون بزوس ، آمازون هرگز سفر باورنکردنی خود را از کتابفروشی های مستقر در گاراژ به تجارت فناوری چند ملیتی نمی توانست انجام دهد، اغراق نیست. روزنامه نگار دیوید بیکر با نفوذ به کتاب “درون ذهن جف بزوس” توانست اسرار ریسک‌پذیری، تاکتیک‌ها، بلندپروازی‌ها و ابداعات او را آشکار کند.
آرزوهای جف بزوس نتوانست حتی او را به گرانش زمین محدود کند ، زیرا ساختن “راهی به فضا” از جمله مشغله های فعلی وی است. چگونه بزوس موفق شد که آمازون را در چنین موقعیتی قرار دهد؟ در این مقاله 10 نکته کلیدی آورده شده است که خلاصه موفقیت جف بزوس را بیان می کند.
هر مشکلی را می توان با فکر و ذکاوت حل کرد
بزوس در اوایل تبدیل شدن به قدرت نوآوری بود. او تابستان ها را با پدربزرگش در مزرعه کوچک خود در تگزاس می گذراند و آنها هر چیزی را که نیاز به اصلاح داشت ، از جمله انجام پروژه های بزرگ مانند بازسازی یک تراکتور قدیمی درست می کردند. پدربزرگ او یک بار هنگامی که انگشت شست خود را در یک تصادف اتومبیل از دست داد ، انتهای شدید نوآوری را دید که با استفاده از پیوند پوست از نشیمنگاه او به انگشتش جایگزین شد. این داستانی است که بزوس هنوز هم تا امروز تعریف می کند.
همیشه حق با مشتری است
در تجربیات بزوس، ثروتمندترین فرد دنیا از بانکداری تا بسته بندی کتاب روی دست و زانوی او ، “مشتری” از اصلی تری مسائل بود.
تام آلبرگ ، مدیر سابق آمازون ، بزوس را چنین توصیف می کند که “با ژن مشتری متولد شده است” و می افزاید: “او می خواهد تغییری در جهان ایجاد کند و از نظر او این رضایت مشتری را جلب می کند و اگر درآمد کسب کنید می توانید کارهای بیشتری انجام دهید. “
تحلیلگر خرده فروشی ، ناتالی برگ توضیح می دهد که چگونه این وسواس در عمل مانند “چرخ دنده” عمل می کند ، با “تمرکز بی وقفه بر مشتری، مشتریان بیشتری جذب می شوند ، چراکه در صورتی که پول بیشتری در آورید ، مشتری های بیشتری نیز خواهید داشت.
بر گذشته‌ی خود کار کن و برای آینده برنامه ریزی کن
سونیل گوپتا ، اقتصاددان در دانشکده بازرگانی هاروارد ، ایجاد محصولات و خدمات جدید آمازون را فرایند “کار به عقب و مقیاس رو به جلو” توصیف می کند.
این بدان معناست که آمازون به آنچه مشتری می خواهد فکر کند و اگر شرکت توانایی انجام این کار را ندارد ، آنها را ایجاد می کنند. در همین حال ، مقیاس گذاری به جلو به معنای کار کردن در مورد چگونگی استفاده از این توانایی برای ورود به مشاغل کاملاً جدید است.
همیشه روز اول است
یک نسخه از نامه اصلی بزوس به سهامداران در هر گزارش سالانه آمازون قرار دارد. در آن نامه ، اهمیت تفکر مثل همیشه “روز اول” تجارت به منظور نوآوری و موفقیت تأکید شده است.
تفکر روز دوم برای بزوس گزینه ای نیست. وی می گوید: “روز دوم در نتیجه بی‌احترامی، سکون ایجاد می‌شود و سپس درد طاقت‌فرسای ناکامی و بعد از آن هم مرگ. به همین دلیل هم همیشه روز اول است.”
ریسک کنید
هنگامی که دات کام‌ها (dotcom) پس از ترکیدن حباب خود در سال 2000 در فروپاشی قرار گرفتند ، بزوس قمار کرد و آمازون را برای فروشندگان خارجی باز کرد. این یک اقدامی عقلانی نبود، اما نتیجه داد. ریسک‌های کم‌خطرتری هم داشت که شامل حضور در کسب و کار موبایل بود. با این حال ، نگرش بزوس به ریسک قوی است و او خوشحال شد که این پروژه را نوشت و آن را تجربه کرد.
جان روسمن ، مدیر سابق آمازون و نویسنده کتاب راه آمازون ، مشاهده می کند که بزوس از تصمیم گیری “بدون اینکه بداند کجا قرار است برود” خوشحال است ، الکسا یکی از این نمونه هاست.
دوباره شکست بخور ، بهتر شکست بخور
فعالیت هایی پر ریسکی که ثروتمندترین فرد دنیا انجام داد ، نه تنها نگرش سرسختانه بزوس را نشان می دهد بلکه به ریسک پذیر بودن وی اشاره دارد.
بزوس گفته است: “ما بارها شکست خورده ایم ،” من همیشه فکر می کنم که ما در جای مناسب برای شکست خوردن هستیم زیرا در این کار بسیار ماهر هستیم ، تمرینات زیادی داریم. “
هرگز از کاری که امتحان کرده اید پشیمان نخواهید شد
نداشتن ترس از شکست توأم با یک نگاه سالم برای پشیمانی است. بزوس هنگام مصاحبه با ماتیاس داپفنر ، مدیرعامل شرکت انتشارات Axel Springer ، دیدگاهش در مورد پشیمانی را اذعان کرد.
وقتی به چیزهایی فکر می کنید که ممکن است در 80 سالگی پشیمان شوید ، تقریباً همیشه کارهایی هستند که انجام نداده اید. آنها اقداماتی هستند که گذشته اند. به ندرت از کاری که انجام داده اید و شکست خورده اید و کار نکرده یا هر کار دیگر خود پشیمان می شوید.
حرف دلتو بزن
وقتی که براد استون ، زندگینامه ثروتمندترین فرد دنیا را بازگو می کند، می گوید رئیس آمازون وقتی صحبت از آخرین حرف در اتاق هیئت مدیره می شود آنقدرها هم دموکرات نیست ، اما بزوس انتظار دارد که یک بحث صادقانه پیش برود. جان راسمن احساس می کرد که آمازون از این لحاظ به شرکتهای دیگر شباهت ندارد. “اکثر سازمان های دیگر به طور فعال بحث نمی کنند. مردم اغلب نمی خواهند با موقعیت واقعی خود مواجه شوند. آنها به وسواس مشتری توجه نمی کنند و با نظرات آنها پیش نمی روند ، به تصمیم مشتری احترام نمی گذارند و وقتی تصمیمی اتخاذ می شود ، اگر با تصمیم آنها موافق نباشند ، به طور معمول منفعل عمل می کنند. “
رقابت کنید
بزوس یک “حس رقابت شدید” را وارد کسب و کارش کرده است. برد استون داستانی را از زمانی که الکسا متولد شد، تعریف می‌کند؛ زمانی که اپل، سیستم “سیری” را داشت و گوگل هم یک سیستم تشخیص صوتی خیلی خوب. او می‌گوید: “آمازون، با در نظر گرفتن تمام این موارد، سزاوار پیشتازی در این زمینه نبود… در واقع جف مدیر پروژه الکسا بود و در یک چشم بهم زدن بخش الکسا صاحب ۱۰۰۰۰ نفر، شاید هم بیشتر، نیرو شد. به این دلیل که او نمی‌خواست آمازون رقابت را به حریفان واگذار کند.”
به بلند مدت نگاه کنید
پیش بینی طولانی مدت از مهمترین موفقیتهای بزوس و آمازون بوده است. جان روسمن خاطرنشان می کند که بزوس “کاملاً مایل است 10 سال طول بکشد تا در یک پروژه جدید پول کسب کند” و اگر پیشرفت حاصل شود ، به آن پایبند خواهد بود.
یکی از مواردی که نشان دهنده‌ی دید بلند مدت بزوس است پروژه ساخت و ساز در فضا است. او شرکت “بلو اورجین” را به همین خاطر تاسیس کرد. بزوس در این زمینه کاملا مصمم است: “کره زمین محدود است و اگر اقتصاد جهان و جمعیت کماکان افزایش یابد، تنها گزینه ای که وجود دارد، فضا است.”
بدون دیدگاه