استراتژی و تاکتیک در رهبری سازمانی


در ادامه مقالات قبل در این مقاله در ارتباط با تاکتیک بایستی , رهبری سازمانی با هم به تبادل نظر بپردازیم. ما تا اینجا اهداف، استراتژی یا راهبرد را عنوان کرده‌ایم. اما اتخاذ تاکتیک (یا معادل فارسی آن راهورد) درست خود مقوله مهمی در هدایت و رهبری سازمان‌هاست.

اما تعریف تاکتیک: تاکتیک علم اداره‌ی نیروها در صحنه است و سومین سطح از سطوح چهارگانه مدیریتی محسوب می‌شود. تاکتیک را باید اجمالا به شگردها و روش‌های خاص برای پیشبرد برنامه استراتژیک با مقتضیات زمان و محیط تعریف کرد که عمدتا پس از تدوین برنامه مورد توجه استراتژیست‌ها قرار می‌گیرد.

تعاریف دیگر: تاکتیک تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت مطابق با وضعیت است که تغییر می‌کند. این تصمیمات، استراتژی‌های وظیفه‌ای یا استراتژی‌ها زیرین نیز نامیده می‌شوند.

ریشه اصلی واژه «تاکتیک»، واژه «تک‌تاخت»، «تک‌توختن» و «تک‌توزی» در زبان پهلوی است که در فرهنگ نظامی ایران‌زمین به دلیل وجود سواره‌نظام ورزیده در زمان حاکمیت هخامنشیان، پارتیان و ساسانیان به‌عنوان جنگاوران، تک‌آوران همواره در جنگ‌ها با خلق جنگ سریعِ سواره‌نظام، فاتح نبردهای بسیاری شده‌اند (حبیبی، ۱۳۹۲). این واژه سپس از طریق ایران به فرهنگ یونانی و رومی (تکتیکوز) و از آنجا به فرهنگ غرب و اروپا و ادبیات مرسوم نظامی دنیا به‌صورت واژه تاکتیک راه یافته ‌است.

 

تفاوت استراتژی و تاکتیک

 

استراتژی، تصمیمات کلی اختصاص‌دادن منابع موسسه برای تحقق هدف‌های موسسه است، در حالی که تاکتیک در رابطه با به حرکت درآوردن این منابع، یعنی به اجرا‌گذاشتن آنهاست. به این ترتیب تصمیم‌های تاکتیکی، جزئیات تصمیم‌های استراتژیک را در برمی‌گیرد. تاکتیک‌ها از اندیشه و اجراهای خیلی ویژه و کوتاه‌مدت‌تر شکل می‌گیرد که از جمله آنها می‌توان به تصمیماتی اشاره کرد که نه تمامی سازمان، بلکه دربرگیرنده قسمت‌های آن است که بیشتر مبتنی بر طرح‌های متکی بر تجزیه و تحلیل‌های درون سازمانی و یک واسطه کمکی در تحقق‌پذیری استراتژی است.

 

حال اگر بخواهم تفاوت هدف، استراتژی و تاکتیک را با مثالی روش کنم، فرض کنید می‌خواهید لاغر شوید پس هدف کم‌کردن وزن است و استراتژی ما سوزاندن بیشتر کالری و دریافت کالری کمتر است و برای این استراتژی ما تاکتیک‌های مختلفی انتخاب می‌کنیم مثل ورزش روزانه، رژیم یا عمل‌های مختلف لاغری تمامی اینها تاکتیک‌هایی هستند که بر اساس استراتژی خود اتخاذ می‌کنیم.

حال مثال دیگر، به نظر شما شعارهای انتخاباتی اهداف هستند یا استراتژی یا تاکتیک؟ واقعیت این است که تمامی اینها استراتژی هستند چون هدف اصلی تصاحب صندلی ریاست است و تمامی نامزدها براساس این هدف اتخاذ استراتژی می‌کنند و سعی می‌کنند با اعلام برنامه‌های خود یعنی تاکتیک‌هایشان را اعلام می‌دارند تا در راستای استراتژی‌های خود به برنامه‌های خود دست یابند.

دقت داشته باشید تاکتیک‌ها می‌توانند تغییر کند و بر اساس استراتژی خود را شکل یابند.

مثالی دیگر از تاکتیک و استراتژی را می‌توان از هانیبال گاتاژی به عنوان پدر فرماندهان استراتژی یاد کرد. پیروزی‌های فوق‌العاده‌اش در مقابل رم با استفاده از 50 هزار سرباز پیاده، 9هزار سوار و 218 راس فیل برای عبور از رشته کوه‌های آلپ و پیرنه، طلیعه تدابیر جسورانه در جنگ بود. زیرا فیل‌ها نه تنها به درد جابه‌جایی افراد و ملزومات جنگی می‌خورند، بلکه نیرویی ویرانگر بر ضد دشمن بودند. استفاده او از فیل‌ها به عنوان وسیله حمل‌کننده و در هنگام جنگ سلاح جنگی تاکتیک وی بوده است که در چارچوب استراتژی وی که عبور از کوه‌های آلپ و حمله در عمق رمی‌ها بوده است جای گرفته است.

تاکتیک‌ها اصلی‌ترین عوامل پیروزی رهبران هستند در جاهایی که اهداف و استراتژی‌ها یکی است، ولی پیروزی‌ها و شکست‌ها متفاوت است. باید در اثرگذار‌بودن تاکتیک‌ها دقت کرد.

یادداشتی از دکتر محمدحسین اکبرزاده، کارآفرین

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *